خالی بند !

س ) خالی بند ، این لقب یکی از دوستان است . در بیشتر اوقات ، به بیشتر آدمها و حتی به خودش هم دروغ می گوید . جند ماه پیش از دانشگاه اخراج شد و برای این که موضوع فاش نشود ، برگه های انتخاب واحد دانشگاه را جعل کرد و به این ترتیب ، هنوز عنوان دانشجو را حفظ کرده است . هر وقت علت دروغهایش را می پرسم ، جوابی نمی دهد .البته ، بی هدفی ، عدم مسئولیت پذیری اغراق و میل به جلب توجه هم از دیگر ویژگیهای اوست و این همه برای ایستایی کافی است و ایستایی ای که می تواند تا مرز فروپاشی پیش رود . از این رو ، صداقت ، پیش شرط شدن است .

دروغ فرایند پیچیده ای است و شاید محصول زندگی اجتماعی باشد . ما می توانیم ادراک دیگری از خودمان را بی هیچ کم و کاستی پیش بینی کنیم و دروغ بگوییم . در واقع فردی که دیگران دروغهایش را باور می کنند ، می داند که چگونه دیگران را برای رسیدن به خواسته هایش یاری دهد . او با پیش بینی دیگری ، می داند چه بگوید تا موجی از تحسین ، دلسوزی …..دیگری را برانگیزاند .

آیا تا به حال دروغ گفته ای ؟ چرا دروغ می گویی ؟ در چه شرایطی بیشتر دروغ می گویی ؟

آیا دروغ شنیده ای ؟ چرا دروغی را می شنوی ؟ در چه شرایطی بیشتر دروغ می شنوی ؟ با کسانی که دروغ می گویند چه برخوردی می کنی ؟ از کجا می فهمی که کسی به تو دروغ می گوید ؟ یا بهتر بگویم ، اصلا امکانش هست که بفهمیم ، آن هم در مواردی که طرف دروغگوی حرفه ای است !! دروغ گفتن رفتار است یا صفت ، به عبارتی ، دروغگویی یا دروغگو ؟

میزان بروز رفتار دروغگویی در جامعه ی خودمان در مقایسه با جوامع دیگر چگونه است ؟ آیا این میزان در جوامع شهری و روستایی متفاوت است ؟ چرا ؟ آیا دروغ ویژه ی گونه ی انسان است ؟

در روز چند جمله ی دروغ می گویی و چند جمله ی دروغ می شنوی ؟ (پاسخت صادقانه است !)

( ادامه دارد )