خاتمی ، معین

اما ، چرا بسیاری از طرفداران خاتمی به معین رای نداند ؟
بگذارید ، دو دسته از پارامترها را برشمارم ، دسته ی اول پارامترهای سیاسی و دسته ی دوم پارامترهای روان شناختی است .
معین ، در بیانیه ی خود و در مصاحبه های خود ، گر چه حرف دل برخی از مردم و خصوصا مخالفان نظام را می زد اما ، تندروتر از آن بود که اکثریت بتوانند حرفهایش را باور کنند . مردم بر این باورند،که خاتمی نتوانست کاری کند و نتوانست وعده های خود را جامه ی عمل بپوشاند . حکومت هم از این باور استفاده کرد و در مقابل بیلان کاری که از خاتمی ارائه نداد ، مدام چهره ی پراگماتیکی هاشمی و از آن عملی تر ، احمدی نژاد را در بوق و کرنا کرد.
از سویی ، دانشجویان 20 ساله ای که به خاتمی رای دادند ، اکنون در آستانه ی 30 سالگی دیگر به فکر آزادی بیان و حقوق بشر نیستند که لقمه نانی می خواهند و سقفی بالای سر و زنی در کنار !!! و جوانان امروز هم شور جوانان هشت سال پیش ، دغدغه ی مدرنیته و عقل گرایی را ندارند ، رای اولی ها هم که چشم به دست این و آن داشتند تا ببیند بزگترها به چه کسی رای داده اند ، و البته تحت تاثیر آنها به معین با تردید نگاه کردند . از سویی مادران داغدیده ی دانشجویان در بند ، و دیگرانی که دیگر حوصله ی بازیهای سیاسی و تنشهای سیاسی و کشتار و خونریزی 18 تیر را نداشتند ،ترجیح می دادند که دیگران میانه رو بر سر کار بیایند نه معین تندرو! و با عدم تایید حوزه ی علمیه ی قم ، دینداران هم از دامن معین گریختند . عده ای هم که حدس می زدند در دور اول معین رای نمی آورد ، به هاشمی رای دادند تا شاید قائله در همان دور اول ختم به خیر شود!!
از سویی ، مخاطب اصلاح طلبان ، نخبگان و روشنفکران بودند و اشتباه دیگری که مرتکب شدند ، آن بود که قشر متوسط به پایین و به عبارتی توده ی مردم را از قلم انداختند!
اما از این تحلیل جامعه شناختی که بگذریم ،بد نیست که به ویژگیهای روان شناختی و ظاهری معین و خاتمی نیز ، گریزی بزنیم . خاتمی با صلابت رفتار می کند ، با خنده های دوست داشتنی ، آرایش مناسب صورت و لباس زیبا و قدرت بیان و نفوذ کلام در دلها می نشیند و اگر با مسامحه هاشمی را کمی مثل خاتمی فرض کنیم ،نه فقط معین که هیچ یک از نامزدهای انتخاباتی این دوره ویژگیهای ذاتی خاتمی را نداشتندو قالیباف هم اگر چه سعی داشت اما درست به دلیل همین سعی کردن ، نتوانست با آن لباس خلبانی و چشمهای آبی و شیوه ی بیان نظامی اش ، کاری از پیش برد! خاتمی می دانست که پیام رسان باید رفتارش و بیانش با محتوای پیام یکسان باشد و معین این را نمی دانست! معین با قیافه ی خاک برسرانه و مظلوم، و بیان بریده بریده ، به ناباوری مردم نسبت به عملی بودن وعده هایش دامن می زد . از این رو ، بسیاری که اصلاحات را باور کرده بودند ، معین را نپذیرفتند و او، برخلاف احمدی نژاد کارنامه ای از کار در وزارت علوم ارائه نداد و باز هم بر خلاف احمدی نژاد و کروبی برای بسیاری که دانشگاهی نبودند و به عبارتی برای عامه ی مردم ، ناشناخته بود. اگر چه باز هم معتقدم اگر اصلاحات فقط در کاسه ی معین خلاصه می شد ، احتمال اینکه در رده های بالاتری قرار می گرفت را داشت البته به شرط آنکه دست غیب همراه کسی نمی شد!!
اما ، چرا احمدی نژاد در مقابل هاشمی ؟ چرا دستهای غیب اگر هم دخالتی کرده باشند ، کروبی پنجاه هزار تومانی را حذف کردند؟
نظرات 4 + ارسال نظر
کیان دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 01:28 ب.ظ http://www.tardidha.blogsky.com

اول سلام و بازگشت مبارک
بعد هم این که به نظر من اتفاق خوب و جالبی بود و پیامدهای بهتری هم خواهد داشت این که معین بر خلاف خاتمی کاریزمای حرف زدن نداشت.چهره جذابی هم نداشت...اما چرا می گویم اتفاق خوب.دلیلم این است که اصلاح طلبان و طرفداران گفتمان حقوق بشر و لیبرابیسم بدون اتکا به این مسائل وزن واقعی خود را در جامعه دریافتند.رای به خاتمی همه ماها را به شدت گول زد و منحرف کرد.از پرداختن به مطالبات قاطبه جامعه واماندیم و به باطل گمان بردیم همه ملت ایران دغدغه شان آزادی و حرمت انسانی و شهروند قدرتمند است...حرفها بسیار است...

حامد دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 03:12 ب.ظ http://dohich.blogdrive.com

به نظرم دلیل موفق شدن یک کاندیدا تشخیص نقطه های تحریک پذیر عموم مردم و تمرکز روی آن نقطه هاست. چنانچه در تعیین این نقطه ها طیفهای مختلف اجتماعی در نظر گرفته شوند احتمال پیروزی بیشتر است. در این انتخابات یکی از پارامترهای پیروزی تخریب شدن همراه با مظلوم نمایی بود. نقطه تحریک پذیر مردم در این دوره اعتراض و خستگی مردم از دولتهای گذشته بود. همان اتفاقهایی که تو هم اشاره کردی و تعارضها و دعواهای موجود بسیاری را خسته کرده بود. بنابراین ظهور موجودی که وانمود می کند از هیچ کجای این سیستم که مردم را شاکی کرده است بر نمی آید و اتفاقا همه مخالف اویند و مرتب او را تخریب می کنند برای مردم بسیار جذاب شد. فردی از جنسی دیگر که ظاهرا هیچ قدرتی از آن پشتیبانی نمی کند و این مبرا بودن از دولت یکی از پارامترهایی بود که مردم را تحریک کرد.
اما معین در این زمینه خیلی ضعیف عمل کرد و در توهم اتفاق دوم خرداد همان راستا را شدت بخشید در حالیکه این کار می توانست نتیجه معکوس دهد که داد.
رقابتهای انتخاباتی واقعا کار جذابی است. هم برای کاندیداها و هم برای مردم. به نظرم موفق شدن در این زمینه نیاز به شناخت عمیقی از مردم و دغدغه هاشان دارد و این کار نیازی قطعی به تحلیلهای روانشناختی و جامعه شناختی عمیق دارد. برای مردم هم جالب است چون در این رقابت نکته های بسیاری درباره جامعه ای که در آن زندگی می کنند هویدا می شود.

آرتا سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 08:28 ب.ظ http://darkness.blogsky.com

سلام. خیلی خوشحالم که دوباره شروع کردی به نوشتن. دلم برات تنگ شده بود

آرتین چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 06:46 ق.ظ http://darkness.blogsky.com

زیاد سیاسی نشو محمود حالتو میگیرهااااااااااااااااا :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد