رابطه - ۵

خلاصه ی داستان رابطه !
عواملی که در شروع ارتباط تاثیر دارند با آنچه که موجب پایداری آن می شود متفاوت است . عواملی مثل جذابیت ، مجاورت ، تشابه نگرشها و شخصیت تنها در شروع ارتباط نقش دارند . شرایط ادامه ی ارتباط علاوه بر برآوردن نیازهای هیجانی یکدیگر به متغیرهایی چون تعهد ، خودافشایی و پیروی از قواعد رابطه . وابسته است .

اما نکته ی دیگر آن است که حتی عوامل تداوم بخش لزوما به پایداری و حفظ کیفیت ارتباط منتهی نمی شوند . برای آنکه کیفیت ارتباط مطلوب بماند توجه به راهبردهای اصلاحی و تداوم بخش ضروری است . بارها شنیده ایم که شیرینی زندگی مشترک دوران کوتاهی دارد و محدود به ماههای ابتدایی و با دید خیلی خوش بینانه سالهای ابتدایی است .و پس از آن به تکراری گریز ناپذیر خواهد رسید . اما ، تکرار و کسالت حاصل از آن به نظر گریز پذیر می آید .
ارتباط نیز مانند هر چیز باارزشی نیاز به نگهداری و مراقبت دارد . ارتباط خود موجود ی انسانی است . نطفه ی آغازی دارد که با حضور دو فرد متولد می شود . مراحل جنینی ، کودکی و بزرگسالی را طی می کند و همچون زندگی سراسر شگفتی و پویندگی است . همان طور که مراقبت از کودکان بیش از بزرگسالان ونوجوانان است . در مراحل ابتدایی ارتباط طرفین به آنچه در حال وقوع است بیشتر توجه می کنند و نسبت به هم حساسیت های بیشتری دارند . اما ، شاید به دلیل از اطمینان ثبات رابطه به تدریج از توجه و مراقبتها کاسته می شود . پس از مدتی‌ نارضایتی های خرد انباشته شده و در جایی که شیرینی لحظات گذشته رنگ می بازد ، عقده هایی گشوده می شود . انگار که رابطه زودتر از آنچه انتظار می رود به خزان خود می رسد . چرا این طور می شود ؟ چرا می گویند عشق مال دو روزه ؟

نظرات 18 + ارسال نظر
آرتا سه‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 08:50 ق.ظ

به نظر من ارتباط هم مثل هر چیز دیگه ای نگهداریش از بوجودآوردنش سخت تره!

الهام سه‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 01:05 ب.ظ

با نظر ارتا موافقم. می دونی در یک نظر خواهی(نه این جا البته مثل بیشتر تحیقات) مطلوب ترین قصه ارتباط قصه باغبانی بوده است یعنی طرفین مثل یک باغبان مدام رابطه خود را بررسی کنند واز ان مراقبت نمایند.برای لذت بردن از زیبایی یه گل باید شرایط زیادی را در نظر گرفت وکنترل نمود.
(دیروز برای خیانت از دانشکده بعد از کلاس نظر گذاشتم ولی گویی نیامد .کلاسهای ما با ازدواج و.. شروع شد وبا خیانت تموم شد. ولی خوبه که این جا دوباره برگشتی به رابطه.هر چند ذهنم این چند روزه تقریبا زیاد درگیر بحث خیانت و نگرش بچه های این زمانی به این موضوع است واینکه ایا اینها یک واکنش به اصطلاح روشنفکری است!یا ...نمی دونم.مریمی.)

حامد سه‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 01:52 ب.ظ http://dohich.blogdrive.com

سوال اینجاست که رابطه ای که با احساس لذت و رضایت همراه بوده چطور می تونه مورد غفلت و یا عدم توجه قرار بگیره. یعنی اصلا چرا از همچین رابطه هایی مراقبت به عمل نمیاد؟

پیام سه‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 03:45 ب.ظ http://payamra.com

اگه عشق و عاشقی هرز بپره اسمش را میذارم هرزه نه عشق و عاشقی .......

مهیار سه‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 07:34 ب.ظ

.و پس از آن به تکراری گریز ناپذیر خواهد رسید . اما ، تکرار و کسالت حاصل از آن به نظر گریز پذیر می آید .

............................با خیانت !!!؟

م ر ی م سه‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 07:48 ب.ظ

به مهیار
اتفاقا یکی از دلایل خیانت همین موضوع خستگی و یکنواختی است .
اما آنچه به نظر من راه حل پیشگیری از تکرار است ..... خیانت نمی باشد !!
البته ، به نظر می رسد که مردان نگران خیانت جنسی زنشان باشند و زنان بیشتر از خیانت جنسی نگران خیانت عاطفی شوهرشان ....... نمی دونم چه قدر این جوریه در واقعیت !!

م ری م سه‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 07:51 ب.ظ

به آرتا
فکر کنم هر دو سخت است ......
-------------------------------------------
به الهام
تعبیر زیبایی بود .....
-------------------------------------------
به حامد
نظر خودت چیه ؟ فکر می کنی چرا از رابطه ای که همراه با رضایت بوده مراقبت به عمل نمی یاد .... یکی از دلایلش که به نظر من اومد همون اطمینان از ثبات رابطه است .... نظر تو چیه ؟

مریم چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 01:30 ق.ظ

م ر ی م عزیز
به نظر من برتری و عوامل برتری رابطه مستیمی با زندگی ، برداشتت از زندگی وهدفی که توی زتدگی برای خودت انتخاب کردی و ارزش هایی که توی این زندگی برای خودت تعریف کردی، داره . البته این فاکتور هایی که گفتم برای همه تعریف یکسانی نداره ، پس مشخصه که برتری هم برای همه تعریف یکسانی نداره یا به عبارتی برتری نسبیه همونطوری که خود واژه برتری ، مقابسه بین دو چیز رو توی ذهن تداعی می کنه و کاملا نسبیه. یعنی وقتی میگی چیزی برتره باید قبلش بگی از چه نظر و نسبت به چی برتره . ممکنه فردی که از نظر من برتره ، از نظر تو برتر نیاشه و بالعکس . اما چیزی که شاید همه روش اتفاق نظر داشته باشند ، ارزش وملاک های ارزش برای آدماست که بر خلاف برتری ، نسبی نیست . این دو تا، با وجودیکه توی نگاه اول یکی به نظر می رسند ولی با هم فرق می کنند . یعنی انسانی که با ارزشه لزوما همه اون رو انسان برتری نمیدونند و کسی هم که از نظر خیلی ها برتره لزوما انسان با ارزشی نیست . ولی ارزش مفهوم کلی تریه . یعنی انسان های برتر میتونند به انسانهای با ارزش تبدیل بشن ، میتونن هم نشن .
ازلحن سوالت حدس میزنم که می خواستی ملاک های برتری ازنظر من رو بدونی و نه ملاک های ارزش رو.از نظر من انسانی برتره اول از همه از لحاظ ذهنی آزاد باشه ودید گاه هاش تسبت به جهان پیرامونش کامل تر از بقیه باشه. قانون هایی رو که بر زندکیش حاکمه ، چه اونهایی که نوشته شده و چه قانون های نانوشته طبیعت رو بشناسه . محدودیت ها و آزادی هاش رو بشناسه ، از محدودیت هاش برای قوی تر کردن ذهنش استفاده کنه و از آزادی هاش برای از بین بردن محدودیت هاش. و معمولا انسان زمانی کاملا فارغ از محدودیت میشه که به اندازه کافی قوی شده و دیگه نیازی به محدودیت ، برای کامل شدن نداره . و البته پس از آزادی کامله که تازه بطور جدی قدم به جاده ایی میذاره که انتهاش به کمال می رسه . از اینجاست که از مرحله برتریت به مرحله با ارزش بودن میرسه . و از اینجا به بعد مسیر زندگی بسیار حساس میشه و درست مثل روی لبه تیغ راه رفتن می مونه . کوچکترین غفلتی انسان رو از مسیر خارج می کنه و از دست دادن لحظه ایی مثل از دست دادن همه عمرسپری شده می مونه . و...
اما برای شروع رسیدن به برتریت باید سعی کرد ذهن رو فارغ از هر گونه وابستگی فکری کرد .باید از مشکلات نترسید بلکه همیشه انتظار اونها رو داشت ووقتی هم که مشکلات رسیدند ، ساده ترین راه حل رو برای حل مشکل استفاده نکرد انسان برتر کسیه که لزوما همه چیز رو نمیدونه ولی میدونه که چطوری یاد بگیره . پس باید بدونه که باید از تک تک وقایع اطرافش درس بگیره و البته قبلش باید چگونگی بیرون کشیدن تکات مثبت حتی از منفی ترین حوادث رو بلد باشه . و به نظر من تحصیلات و موقعیت اجتماعی می تونه به رسیدن انسان به این ذهنیت کمک کنه چون اینها وسیله ای اند برای تمرین ذهن برای به کار افتادن . ولی هر وسیله دیگه ایی هم که این کار رو بکنه به اندازه همین ها با ارزشه . امیدوارم جوابت رو گرفته باشی . موفق باشی .



مهیار چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:46 ق.ظ

چه جالب منظورت اینه که دو بعد نگرانی داریم..مثلا آقایون که نگران خیانت جنسی هستند و به خیانت عاطفی اهمیت نمی دن وخانمها هم بر عکس ...!!!!!مرده ی این افکارتم.

م ر ی م چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:53 ق.ظ

به مریم
مرسی از پاسخت و ممنون از حوصله و دقتت ......
من هیچ ذهنیتی از تو ندارم و شاید یکی از ویژگی های دنیای مجازی همین ذهن خالی باشه که به دور از قضاوت و پیش داوری می تونه عمل کنه و دست کم پیشداوری ها رو به حداقل می رسونه .......

منظورت رو از برتر ی اون قدر خوب توضیح دادی که بفهمم ..... اما یه سوالی همیشه برای من هست که آیا ما اساسا چیزی به نام برتری داریم ..... درسته که معیارهای برتری نسبی است اما پرسش اینجاست که آیا می توان دیدگاهی تعریف کرد که در ان برتری دیگری به دیگری تعریف نشده و همه ی انسانها در جایگاهی یکسان قرار گیرند ؟؟؟؟
شاید این سوال پیش بیاید که کارکرد چنین دنیای بی برتری چیست ؟
در واقعه نکته اینجاست که ذهن آزاد در قید ارزش ها و معیارهای برتریت نیست ..... - حلقه ی خودتخریبی اینجاست - برای رسیدن به ذهنی آزاد باید فارغ از دغدغه آزادیت بود ......

دقیقا متوجه منظورت از ارزش نشدم و نمی دونم آیا ارزش با اخلاق یکسان است ؟؟؟
اگر مثال بزنی شاید بهتر بفهمم .....
اما با معنایی که خودم از ارزش می فهمم بیشتر با حوزه ی اخلاق یکی است ..... اما اخلاق را هم نسبی می دانم و چارچوبهاهی اخلاقی را هم وابسته به فرد ...... مثلا صداقت ...می تواند برای من ارزش باشد اما یک نفر دیگر آدم صادق را آدم کودنی بداند که نمی تواند دروغ بگوید .....

امتحانت رو خوب دادی ؟؟

م ر ی م چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:58 ق.ظ

به مهیار ::
مسخره ام می کنی ؟؟؟؟؟؟؟؟ خوب این جوری فکر کنم باشه ! تا اونجا من از دنیای دخترا خبر دارم .... بیشتر از این که نگران این باشه که آقا با یکی دیگه رابطه ی جنسی داشته باشه نگران این هست که یکی دیگه رو دوست داشته باشه حتی اگر باهاش رابطه ی جنسی نداشته باشه .... دست کم یه دختره نسبتا خنگولی ده بار می پرسه از پسره که من رو دوست داری یا نه و این سوال مستقیم می پرسه ---- !!!

الهام چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:25 ق.ظ

مریم نظری رو که به مهیار می دی از نظر علمی هم بیشتر همین را می گویند.که بعد جنسی هم برای زنان(بیشتر نه همه) بیشتر از منظر محبت ورابطه عاطفی هست تا خود ان جنبه.

م ر ی م چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:48 ق.ظ

به الهام
دیدگاه روان شناسی تکاملی هم بر اساس معیارهای انتخاب جفت و دلایلش همین رو می گه ...... اما خودمون نمونه های عینی اش رو هم می بینیم
مثلا مردی که می ره یه زن صیغه ای - دومین زن - می گیره اگر طلاقش بده بعد از یه مدت زن اولش بر می گرده خصوصا اگر بچه داشته باشن و تویه ایران زندگی کنن ... اما مرده اگر بفهمه زنش رفته با یکی دیگه رابطه ی جنسی برقرار کرده عمرا بتونه با همون کیفیت رابطه برقرار کنه ......

[ بدون نام ] چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 04:30 ب.ظ

دوباره مجبورم جمله ات را تکرار کنم(و پس از آن به تکراری گریز ناپذیر خواهد رسید ) بعد می گی:( راه حل پیشگیری از تکرار) .خوب من به تضاد خوردم .اگه تکرار گریز ناپذیره پس چی جوری می تونی پیش گیری کنی.

مهیار چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 04:32 ب.ظ

مسخره نمی کنم می خوام نتیجه ای از این حرفها بگیرم بالایی هم من بودم

م ر ی م چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 06:26 ب.ظ

فهمیدم که بالایی هم تو بودی ....... از دید من گریزناپذیز نیست ...... اول اون جمله تویه متن نوشته بودم ..
بارها شنیده ایم که .................................................................

و بقیه هم دنباله ی همون است اما بعد نظر خودم رو می گم که به نظر گریز پذیر می آید !!!

مریم چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 07:41 ب.ظ


م ر ی م جان
به محض اینکه کامنتت رو خوندم یک جواب برات نوشتم ولی ترجیح دادم ارسالش نکنم . الان در جوابت فقط این رو میگم که دید گاه های من و تو خیلی متفاوته . هیچکدام از لغات و کلماتی رو که به کار برده بودم تو به اون معنایی که من می خواستم برداشت نکرده بودی . به دید گاه و نظرت احترام میذارم ولی معتقدم که بحث نوشتاری ، با این مبنا های فکری متفاوت به نتیجه ایی نمی رسه. فقط برای ختم کلام این رو هم بگم که ذهن آزاد ذهنیه که نه تنها فارغ از دغدغه های آزادی یا برتریه، بلکه فارغ از هر گونه دغدغه ای(به معنای واقعی کلمه)است .
مرسی از توجهت . راجع به امتحاناتم باید بگم که در مجموع خوب بود .

هر جور که راحتی ......
خوشحال می شدم نظرت رو می گفتی ..... خوب بود اون رو هم می فرستادی .... می تونستی برای میل کنی ......
طبیعیه که هر ادمی که پا به این دنیای مجازی می ذاره .. این رو هم می پذیره که همه چیز یه جور دیگه فهمیده خواهد شد .... همش یه بازیه .... اما بازیه خوبیه .....
خوشحال می شم باز هم به اینجا سر بزنی ....
موفق باشی تا همیشه

بهمن سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 03:32 ب.ظ http://barkhal.blogsky.com

آدمی تا وقتی که از دست خودش بی حوصله شود، نمی تواند در رابطه با دیگری این گونه نباشد.
یه جورایی می خوام بگم آدم همیشه از دست خودش حوصله ش سر می ره. همیشه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد