انتخاب ، راهکاری عملی

چه می توانیم بکنیم ، مبحثی نیست که بتوان در یک وب لاگ و با حضور مجازی به آن پرداخت . اما، طرحهایی در دست اجراست که به زودی در همین جا اطلاع خواهم داد .
بررسی آسیب شناسی مشکلات سطوح متفاوتی را در بر می گیرد ؛ جامعه شناختی ، روان شناختی و غیره .
در سطح جامعه شناحتی ارائه راهبردها به سیاستگذاریهای دولت و تغییرات کلان بر میگردد و من بر این باورم که گر چه فرد را نمی توان منفرد از جامعه و محیطش در نظر گرفت و این ها مجموعه ای در هم تنیده هستند . اما ، تغییرات کلان در سطح فرهنگ در دراز مدت و به صورت تدریجی رخ می دهند و نیاز به قدرت اجرایی دارند . دست زدن به ترکیب فرهنگی چنین تنومند نیاز به افرادی توانمند دارد . از این رو ، گمان می کنم ، اگر آماج تغییر ، فرد باشد ، هدفی دست یافتنی تر را انتخاب کرده ایم . و در این میان ناگزیر از تحلیل هستیم . چرایی وضعیت موجود شاید بتواند رهنمونی برای چگونگی فرداهایمان باشد . 
ارمغان دنیای مدرن ، انتخاب ، است . در جزیی ترین برشهای زندگی ، ما ، توانایی انتخاب های متفاوت داریم . شاید زمان آن رسیده که  رها از سلطه ی محیط ، با ارزیابی خطرهای احتمالی و فرصت های نوید بخش ، و به عبارتی با مراقبت از لحظه های انتخاب ، حکمروای خویشتن باشیم . 
بر این باورم ، انتخاب های فردی ما بر سیستم های محیطی که ما با آنها درگیر هستیم ، تاثیراتی مستقیم و غیر مستقیم می گذارد . از این رو ، ما نه تنها باید مسولیت انتخاب را در سطح فردی بپذیریم  ، بلکه ناگزیر هستیم تا مسئولیت تاثیر این انتخاب های شخصی را در محیط اطرافمان نیز بپذیریم .
به عنوان مثال ، اگر امروز و در این لحظه من سیگاری را روشن کنم ، احتمال این که دوستان خود را نیز سیگاری کنم ، افزایش می یابد و مثلا اگر من با مجموعه ای ۲۰ نقری از آدمها درگیر باشم ، ۲۰ نفر را در معرض سیگار قرار داده ام . 
از این رو ، با نهادینه شدن این روند ، ارزیابی خطرات احتمالی و تاثیراتی که انتخاب های شخصی بر محیط می گذارد ، هر لحظه می تواند به لحظه ی سرنوشت ساز بدل شود و به قول مریم به لحظه ی مورد نظر !!!در این لحظه ی سرنوشت ساز - مورد نظر !- اوضاع و احوالی فرد بدانجا کشیده می شود که عادت های جاری و آشنا به تمامی زیر پرسش می رود و راهبردهای متفاوتی در پیش روی وی  قرار می گیرد و فضای احتمالات گشوده می شود . با کشف احتمال ، موقعیت هایی که بسته و از پیش تعیین شده به نظر می رسیدند ، بار دیگر پذیرا و باز می شوند .
و این چنین است که زندگی ، پیوستاری از لحظات سرنوشت ساز است و فضای پیش روی ما آبستن تمام امکانات ........

نظرات 12 + ارسال نظر
کیان یکشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 05:02 ب.ظ http://www.tardidha.blogsky.com

قطعن هیچ پدیده ی انسانی یک شبه اصلاح نخواهد شد چه این پدیده ها بی شک در طول دراز مدت به وجود آمده اند اما قدرت اجرایی داشتن برای تغییر در این پدیده ها را من بیشتر به نیازهای و ضروریات زمانه تعبیر می کنم

حامد یکشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 11:35 ب.ظ

انسان موجودی است که وجود او بسیار اصیل تر از موجودات دیگر است. چرا ؟ برای اینکه وجود انسانی سرچشمه امکانات است. وجود انسانی در برابر امکانات بی شمار خویش قرار می گیرد و این قابلیت را دارد که خویش را به یکی از آن امکانات پرتاب کند. انسان می تواند پیش از شکل گرفتن ٬ پیش بینی کند و سپس شکل و چگونگی بودن خود را انتخاب کند. انسان از این حیث موجودی منحصر بفرد و بسیار پیچیده است. وجود انسانی همواره از هستی تحقق یافته خویش تجاوز می کند و خود را به یکی از امکانات خود تبدیل می کند و آنی می شود که نبود.یعنی او می تواند جلوتر از خویش حرکت کند .
وجود انسانی قوانینی دارد. یکی از این قوانین این است که او وجودی نیست که برای همیشه انتظام و شکل یافته باشد. قانون وجود انسانی عدم یقین است.
قانون دیگر وجود انسانی ٬ آزادی است. او آزاد است تا خود را به هر یک از امکانات خویش پرتاب کند (project). پس در اینجا آزادی در او اضطراب ایجاد می کند. چرا که او خود مسوول من خویش است.
انسانی که در یک شکل و یکی از امکانات خویش ٬ سکنی گزیده است (که معمولا هم محیط آن را تحمیل می کند) و بدین ترتیب آسوده خاطر است ٬ بهره کمی از وجود انسانی می برد و دارای یک هستی تنزل یافته می شود. حتی با چنین انسانی نمی توان درباره مطلبی بحث کرد برای اینکه او در استدلال و فکر خویش حضور ندارد. چرا که او محصول محیط است و مانند یک شیء دارای شکل و خصوصیات ثابتی است.
بنابراین انسان سرچشمه امکانات است و آزاد در انتخاب این امکانات. او مسوول انتخابهای خویش است و او حاصل انتخابهای خویش است. وجود انسانی علیرغم اضطراب و دلهره انتخاب می کند و خویش را شکل می دهد.
به نظر من اشکال چندان مهم نیستند. به هر حال هر کسی انتخاب خاص خود را در این زمینه خواهد داشت و امکان برتر و پست تر نیز معنای چندانی نخواهد داشت. مهم این است که در این فرآیند ٬ (شناخت امکانات ٬ انتخاب یک امکان ٬ پرتاب خویش به آن امکان ٬ شناخت امکاناتی که قبلا شناسایی نشده بودند و ......) وجود انسانی و ویژگیهای او عمیقا درک شوند.

الهام دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 12:10 ق.ظ

همیشه توی انتخاب مشکل دارم. وقتی نوشته ات را خوندم وبه آنجایی رسیدم که انتخاب من بر روی دیگری واطرافم تاثیر گذار است احساس کردم دیگر همین بد انتخابی را هم که می کنم نمی توانم.

آیه‌‌های زمینی دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 03:35 ق.ظ http://www.aiehaiezamini.blogsky.com

تذکر آیین‌نامه‌ای:
نوشته‌هات از نظر ساختار، بیان و خجم کم‌کم دارن از حالت وبلاگی خارج می‌شن، گیرم که هیچ‌قاعده‌ای هم درباره‌ی این چیزا وجود نداشته باشه ...

آرتا دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 08:47 ق.ظ

باید فکر کنم!

متین دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 08:59 ق.ظ http://2khtaregol.blogx.info

به نظر من هم بیشتر باید روی تک تک افراد متمرکز شد و هر تک فردی که ساخته بشه میتونه یک یا چن تک فرد دیگه رو بسازه....البته شرایط و موقعیت ها فرق میکنه اما بهترین راه اینه اولین ترک فرد رو خودمون ببینیم و سعی کنیم خودمونو اصلاح کنیم...من که خیلی دارم تلاش میکنم...
شاد باشی دوست خوب.
راستی طرز نگارشت خیلی قوی بود.

انسان مه الود دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 09:00 ق.ظ http://ensan.blogsky.com

تقریبا همین طور فکر می کنم. مشکلات امروز جامعه ما رو هیچ چیز جز تغییر فردی البته به سمت بالا برطرف نمی کنه. انسان هایی که رفتارشان باعث شده امروز انگشت ها به سمتشان باشد زمانی کوتاهی قبل تر دیگران را به خاطر همین رفتارها شماتت می کردند. تناه راه همان است که گفتید.

پیام دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 02:36 ب.ظ http://payamra.com

نمیشه محیط را بی تاثیر دونست ..

البته نمی شه فرد رو از محیط جدا دونست .....

عسل دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 03:20 ب.ظ http://maaaaan.persianblog.com

سلام ...

سلام
خوبی ؟

حباب کوچک دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 03:32 ب.ظ http://leilymadani.blogsky.com

فعلا که اکثرا انتخاب نکردنو انتخاب کردن. به نظر تو می شه به این گفت انتخاب؟

به نوعی بی عملی معتقدم .....بی عملی یعنی انتخاب کردن انتخاب نکردن .....اما این انتخاب نکردن را باید با تمام مسئولیتهایش پذیرفت و .....یه کمی توضیحات طولانی داره ..اگه اجازه بدی ، تویه مبحثی در وب لاگ این رو بگم ....اگه اشکالی داره .....بگو باز هم توضیح می دم ......

آدمیزاد دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 06:04 ب.ظ http://homosapiens.blogsky.com

کلا پس خیلی مورد نظر است ... به قول تو؟

بچه پرو دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 10:40 ب.ظ

الهام خانوم انتخابی توی این دنیا نیست و این ماجرا تدبیرش به دست کس دیگری است و همه آنچه که بوده تاکیدی بر بودن .
تفکرات و انسانهایی که هماهنگ با این حرکت بودند ادامه پیدا کردند . چون خواست سازنده اون بوده . پس وظیفه انسان چیست همه بزرگان این سرزمین گفته اند هر چه که دل میگوید بپذیر نه عقل و میگفتند که دل هیچوقت دروغ نمیگه چون کار دل محبت است و کار عقل تدبیر. و ساختار این جهان بر پایه محبت است نه تدبیر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد