عادت و روزمرگی

به نظر او روزمرگی بیماری نبود .اگر روزمرگی درد بود ، چرا مبتلایان شکایتی نمی کردند ؟! …حکیمان استدلال می کردند که دهکده آرامش دارد ...و اهالی آرامش می خواهند ...آنها می گفتند ، مگر پیام آوران چه می کنند …..آنها هم به شدن عادت کرده اند....پر بیراه هم نمی گفتند ....به نظر او هم دوستانش در سفینه ی شدن به نوعی عادت دچار بودند ....به روزمره نبودن روزمرگی ( نقل از هوموساپینس ). ضرورت طرح این پرسش را هر لحظه بیشتر احساس می کرد...تفاوت بین عادت و روزمرگی ،آیا تار و پود روزمرگی همان عادتهاست...آیا روزمرگی بیماری است …آیا عادت نوعی بیماری است ؟ روزمرگی ؟ عادت ؟...عادت خوب ؟ عادت بد ؟