رابطه - ۲

در فرضیه ی همتایی فرض بر این است که ما جذابترین فرد را انتخاب نمی کنیم بلکه به افرادی گرایش داریم که جذابیت ظاهری یکسانی با ما داشته باشند . در مطالعه ای دو دلیل مطرح شد ؛ نحست ترس از طردشدن ( فرد جذاب ممکن است پیشنهاد دیگری را رد کند ) و دوم ضرورت حفظ توازن در رابطه .
با توجه به افزایش روزافزون کلاسهای بدنسازی و لاغری ، سالن های زیبایی به نظر می رسد در دنیای امروز جذابیت ظاهری و خصوصا جذابیت جنسی یکی از دغدغه های اصلی و اساسی بسیاری از نوجوانان و جوانان باشد  . چرا چنین است ؟؟؟؟؟؟
یکی دیگری از فاکتورهای رابطه مجاورت است . منظور از مجاورت ، نزدیکی فضاهای فیزیکی است . به عنوان مثال ، کارمندان  یک بخش بیشتر با هم در ارتباط هستند . اما ، این فرضیه در عصر ارتباطات و دنیای اینترنت کاربردی ندارد . چرا که تمامی فاصله ها  یا سرعت نور پیموده می شود و منظور از دیدار نه آن ملاقات با حضوری فیزیکی که حضوری مجازی است . از این رو ، من آنجا در کنار توام و تو اینجا در کنار من ! و این مجاورت مجازی  است ! 
یکی دیگر از عوامل شباهت در  نگرشها است البته در جایی که نگرش ها مهم باشند !
تحقیقات نشان داده اند که تشابه متغیرهای  جمعیت شناختی مانند سن ، جنس و طبقه ی اجتماعی نیز در شکل گیری ارتباط موثر هستند .
از دیگر عوامل ، شباهت در شخصیت است . اما وینچ *نظریه ی جذب متضاد را مطرح کرد . وی بر این عقیده بود که زوجها با نیازهای مکمل خوشحال تر هستند . به عنوان مثال ، اگر فرد مستبد با فردی مطیع ازدواج کند ، هر دو نیازهایشان برآورده خواهد شد . می توان  فرضیه ی وینچ را به زبان اریک برن نیز مطرح کرد . به عبارت دیگر ، جور بودن بازی *های طرفین ارتباط را شکل می دهد و هر چه بازی ها جور تر باشد پایداری بیشتری خواهد بود !
اما این پرسش همچنان باقی است که  تشابه - نگرش ، جمعیت شناختی یا تضاد کدامیک تعیین کننده تر است و چرا ؟ 
آنچه تا به حال مطرح شد ، عوامل موثر در شکل گیری ارتباط بودند اما پرسش اینجاست که آیا همین عوامل هم در پایداری ارتباط نقش دارند ؟ و یا پایداری  مقوله ای متفاوت با شکل گیری
 است ؟
----------------------------------------------------------------------------------------
*Winch
* بازی به مفهوم اریک برنی !