می پنداری که این عشق راستین من است ؟ پس بر آستانه ی جسم تو می ایستم لرزان و ملتهب از تب شادی و یقین بر درهای زرین معبد تو دست می سایم و به سوی دیوارهای شفافت به بالا می نگرم و به نام تو نفصی بلند بر می آورم چونان فریاد ولادت
شاعر شدی عاشق شدی و ..... نه دیگه از دست رفتی../ :)
خانه آبی
چهارشنبه 7 مردادماه سال 1383 ساعت 09:36 ب.ظ
ولادت خجسته ی هزارمین اختر تابناک آسمان وبلاگ و سایت را گرامی میداریم! (روابط عمومی انجمن حمایت از نون خُشکیا). حال من از کجا فهمیدم تو هزارمین هستی بماند!
چطوری تو دختر بچه؟ تو اصلا برای تعجب کردن بعد دیر رسیدن ساخته شدی! که آدم دچار خندیدن ناشی از ذوق کردن همراه با دلتنگ شدگی بعد تعجب کردن بعد دیر رسیدنت خوشش بیاد!
سلام کلی با بلاگت کلی حال کردم میشه لینک یا لوگو من بزاری مرسی
خجسته باد این ولادت!
منم همونی که عمو رضا گفت !!
P:
شاعر شدی عاشق شدی و .....
نه دیگه از دست رفتی../ :)
ولادت خجسته ی هزارمین اختر تابناک آسمان وبلاگ و سایت را گرامی میداریم! (روابط عمومی انجمن حمایت از نون خُشکیا). حال من از کجا فهمیدم تو هزارمین هستی بماند!
مبارکه.شیرینی کی بیام بگیرم؟؟؟
چطوری تو دختر بچه؟
تو اصلا برای تعجب کردن بعد دیر رسیدن ساخته شدی!
که آدم دچار خندیدن ناشی از ذوق کردن همراه با دلتنگ شدگی بعد تعجب کردن بعد دیر رسیدنت خوشش بیاد!
عشقی راستین و آتشین ... سوزان و دلنشین ....
:)... عشق... عشق... چهره ی آبی ات پیدا نیست...