می گویی : دوستت دارم
و من به کبوتری تشنه بدل می شوم
که به کارد بر گلوگاهش عاشق است
و در همان لحظه نیز از آن می هراسد
من با تو تبدارم
و با کلمات سکوت
هذیان می گویم
آیا می پنداری به هوش آیم
در حالی که عشق من بزرگتر از توان واژگان است
واژگانی که حروف نرمش از پادرآمده!
---------------------------------------------------------------------
ادامه دارد
مرا لمس کن تا جرات جربان بایم . مرا لمس کن ...
نظر پایین دادم. نظر که نبود. ذوق کردگی بود!
:X
ari behoosh khahee amd
مریم جان تبریک.خوشحالم که لحظه های نابی را تجربه می کنی.
مگه چند بار می شه متولد شد که
ادامه دارد...
چه ولادت باشکوهی مریم جون!!!