عشق هم مثل بسیاری از واژه های دیگر مقدس شده و غیر زمینی و از این رو ، غیرواقعی . اما،
عاشق ،گهگاه تنگ حوصله ، شکاک و مضطرب می شود . گهگاه ،گرفتار سوظن . عاشق ، اگر واقع بین باشد ؛حق دارد دل نگران باشد ........
می توان به سادگی عاشق شد اما عشق ، ساده نیست ...... *
-----------------------------------------------------------------------
* ابراهیمی ، نادر. یک عاشقانه ی آرام . انتشارات روزبهان،۱۳۸۱.
عشق مقدسه ولی غیر زمینی نیست ولی در عین حال رسیدن به نوع حقیقیش سخته . اگر از کنار عشق زمینی همه مصلحت ها رو برداشتی . اونوقت اگر چیزی باقی موند . به عشق زمینی مقدس رسیدی .
تنگ حوصلگی شک اضطراب و سوء ظن مال عشق آلوده به مصلحته . عاشق واقعی فقط نگرانه . نگران معشوق .
این نوع عشق چون کمیابه غیر زمینی به نظر میرسه . ولی وجود داره .
سلام. به قول یکی از دوستای خوبم : وقتی یکی اجازه میده اهلیش کنن دیگه بفهمی نفهمی حال و هوای گریه کردن داره ... یا یه چیزی توی این مایه ها ..!
عشق٬ سر تنهای آدم است که زیر آب رفته است .
عشق ٬ آسانسور حیات بشرست: وای به حال کسی که توی آسانسور گیر افتاده باشد
عشق ٬ نردبانی است که ما را از خود بالا میکشد.
آی عشق ٬ آی عشق
تو اگر دوست می خواهیمرا اهلی کن:)
دوست اهلی نمی خوام .... وحشی باش و درنده ....
سلام مریم جان .... خیلی زیبا مینویسی عزیز ... میدانی خوبم ... ادم ها باید از کنار همین وقایع ساده چیز هایی را ببینند ... درک کنند ... لمسش کنند ... ان وقت میتوانی توی دریایی بیکران نیرو های طبیعت حل شی و تازه میفهمی که از عشق هیچ نمیدانیم .... دوست شما : پونه
سلا م پونه ..... زندگی در روزمرگی هایش زیباست ....
عاشق هم بشوی عاشق ماندن سخت است ....
جالبه
آی عشق / آی عشق / رنگ آبیت پیدا نیست ! ( شاملو ) ... پایدار باشی
باز هم اگر دوست داشتن و عاشق ماندن کافی بود همه چیز ساده می شد.
به کنار :
دیگر چه چیزهایی نیاز است ؟؟این واقعا سوالم است ... اگر وقت شد با هم حرف بزنیم ....... باشه ؟؟؟
آره عشق هم به قولی بازیچه شده و دیگه نه عاشق و نه معشوق ٬ هیچ کدام اصالت سابق خود را ندارند . عشق حقیقی ( به خدا ) هم که کمیاب شده . عاشق همیشه دل نگران است .
معشوق ، شور الهی از عا شق گیرد و چون خود را مقصود عشق بیند ، اذن دخول به زندگی خردمندانه یابد که همانا عشق به خرد یا حکمت است.(افلاطون در فایدروس)
زنده ماندن مشکل نیست ، زندگی کردن مشکل است ... روز ها از پی هم می گذرند ، خود را به روز ها نسپردن مشکل است ... دوستت می دارند بی آنکه بدانی یا بخواهی ...دوست داشتن مشکل است ... عاشق شدن یه رابطه ی یک طرفه است ...ولی دوست داشتن دو سویه ... ما عاشق خداییم و خدا ما رو دوست داره ... پس دوستش بداریم ...
هم ساده هست
هم ساده نیست
هر دو.
دیدم گوشام زنگ می زنه! نگو اسم مارو بردین !!
حال و احوال خانمی؟ امتحانات تموم شد؟
مریم جان سلام --عشق یک علاقه یک احساس ودوستی ازاعماق قلب است - قداست خاصی دارد-دوست داشتنی بدون خواستن -دوستی می گفت عشق رافقط پروانه وشمع
می فهمندیکی می سوردیکی آب میشه ومن میگم عشق
ادمهایی می فهمندکه واقعاهمدیگررامتوجه بشوند - باحسادتهاشون بهم آزارنرسانند--هم دیگرراشکنجه ندهندواین دوست داشتن وسیله ای برای دستیابی به خواسته های خود
قرارندهندوفقط پتکی باشه که هران برسردیگری بخوره ---
اغلب ما ادمها خیلی سریع حرمتهارااربین می بریم وهمونی که برامون روزی جزو ایده الهامون بود انقدرخوب خردمیکنیم که باصدای شکستنش خوشحالیم که گذشته ای ناپدیدشده است -برای همین بایدیادبگیریم که باهمه چی چطوربرخوردکنیم
عشق عشقه دیگه حالا چه خیری از آسمانیش دیدیم که زمینش و تو بوق میکنن؟
کجایی تو؟
مثلا نشناختم که تو بودی که کامنت گذاشتی!!!(من غیر قابل تحمل بودم؟؟)
تو موقع امتحانها اوقات فراغتت از همیشه بیشتره. دیگه هیچ امتحانی نداری تا وقت کنی وبلاگ آپدیت کنی ؟
الا یه ایها الساقی ادر کاسا و ناولها/که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
مریم جون کجایی؟! بیا بنویس دیگه...