هر آینه اگر تسلیم توهم خویش شوی تو را به تصلیب خواهند کشید    
 و مسیح تسلیم شد !

نظرات 6 + ارسال نظر
زمینی یکشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:28 ب.ظ

واقعا؟!
جمله ات جای تامل دارد اما فکر نمی کنم مسیح تسلیم شده باشد.

دیوانه یکشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:41 ب.ظ http://divane.blogsky.com

تسلیم چی شد ؟

حامد دوشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 08:13 ق.ظ http://dohich.blogdrive.com

توهم و واقعیت را با چه محکی از هم جدا می کنی. و اعتبار آن محک از کجا آمده است. شاید همان محکی که با آن توهم و واقعیت را می سنجی ٬ یک خطای شیرین ذهن باشد. توهم و واقعیت ٬ به یک اندازه انسانی ٬ شخصی و بی معنی اند. مساله این است که انسان ابتدا خط کشی را بی دلیل می گزیند و سپس با آن همه چیز را می سنجد. و قبلا هم گفته ام. همواره نقطه آغازین ٬ بی معناست و همواره انسان به نخستین چیز بدون دلیل مومن می شود. این است تراژدی زیستن. ولی چه احمقانه زیبا و دوست داشتنی است این تراژدی.

م ر ی م دوشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:27 ق.ظ

به حامد :
ابتدا کلمه ی توهم را ننوشته بودم و شاید بهتر باشد که جمله را بی آن بخوانی .... به آنچه می خواستم بگویم نزدیکتر است !!.... تصلیب از پی تسلیم !

بهمن دوشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 01:20 ب.ظ


تسلیم و تصلیب و تثبیت...

تثلیث گمان کنم درست تر است.
آخر در الفبا سه تا «س» داریم.

خوشحال شدم که اینجا اومدی ......

آرتا دوشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 02:50 ب.ظ

سپیده دمان

در جان خویش

آواز خروسی می شنوم از دوردست؛

و با سومین بانگش

در می یابم که

رسوا شدم!!!
مگه مسیح تسلیم شد؟!

تسلیم خداوند بود .... نبود ؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد