عاشورا ، تاریخ ، مذهب

این روزها در هر کجا که باشی ، صدای نوحه و عزاداری را می شنوی ، اما ، وقتی خوب نگاه می کنی ، این پرسش پیش می آید ، چرا ؟ هزاران جنگ و انقلاب در تاریخ و حتی در ایران رخ داده است ، شاید بسیار عظیم تر از آنچه در کربلا اتفاق افتاد، چرا یادی از آنها نمی شود ؟ و حادثه ی کربلا در حافظه ی تاریخ چنین برجسته است ؟
به نظر می رسد ، آنچه در پشت این پرده بازیگردان ماجراست ، مذهب می باشد . موتور حرکت یادآوری این حادثه ، باورهای مذهبی است . آنچه حلقه ی حادثه ای از زنجیر حوادث تاریخ را از میان بی نهایت حلقه ی دیگر ، مهم می کند ، اعتقادات مردمان هر دوره است . و پرسش اینجاست که آیا این اعتقادات به قوت گذشته هستند ، و یا در سالهای اخیر در همین شهر بی در و پیکر خودمان رنگ باخته اند . آمار و مشاهده دقیقی ندارم ، ولی با رجوع به خاطرات کودکی که اتفاقا بسیار هم شفاف و روشن هستند ، به این نتیجه می رسم که دست کم در نسل سوم – نسل من – این حنای مذهب رنگی ندارد . و اتفاقا ضدمذهب ، مذهبی رایج است .
از بسیاری دوستانم ، می شنوم که این مراسم را به سخره می گیرند ، و شاید این جمله را شنیده اید که حالا یه نفر یه قیامی کرد به ما چه ؟ زمانی که همه ی ماجرا را در تاریخ خلاصه کنیم و باورزدایی کنیم ، این حرف ها چندان هم دور از حقیقت نیستند ، اما ، اگر همین دوستان من که امروز چنین می گویند ، تقریبا در هفت یا هشت سال پیش به همین سن بودند ، احتمالا در دسته ها و گروههای مذهبی شرکت می کردند ، و باز هم پرسش همیشگی من مطرح می شود ، چرا ؟؟؟
پیش تر گفته بودم ، انتخاب، ارمغان دنیای مدرن است ، و انتخاب در بستر شک معنادارست . در دنیای کنونی ، شک ، ابزار شناخت است ، و مذهب نیز از این تیغ در امان نبوده است . در جامعه ای که شکاف نسل را نیز تجربه می کند و ساز و کارهای انتقال عقاید و سنتها به دلیل همین شکاف با اشکال روبه رو ست ، رو به رویی با شک به مذهب اجتناب ناپذیر است .
اما ، با این شک چه می کنیم ؟ به نظر می رسد ، راهبرد رایج در بین نسل سوم و جهارم – نسل چهارم پنج سال کوچکتر از نسل سوم هستند – ضد مذهب بودن است . مذهب ، ساز و کار هنجار سازی است ، و انتخاب راهبرد ضدهنجار ، نیز هنجاری رایج است . به عبارتی ضد مذهب بودن و مذهبی بودن دو روی یک سکه هستند .
هر چه پیش تر می رویم این سوال مهم تر می شود ، راهبرد سازنده در برخورد با شک به مذهب چیست ؟
شاید بخت ماست که  در دوره ای زندگی می کنیم که می توانیم در انتخاب مذهب و دین و باورهای خود آزادانه عمل کنیم . این دنیای پرآشوب و بی هنجار به ما فرصت می دهد تابوها و مقدسات را با خنجر پرسش کالبد شکافی کنیم .دین در دنیای امروز نه باوری به ارث رسیده که انتخابی شخصی است . و تنها با کنش انتخاب است که می توانیم از زیر بار هنجار دین و هنجار ضد دینی ، در امان باشیم .