همه ی توانایی های فکری  در انسان و گونه های پایین تر را هوش نامیده اند . از این نظر، هوش می تواند معادلی برای مجموعه ی تواناییهای ذهنی مانند  حل مسئله ،حافظه و غیره باشد.
گر چه هوش خوشه ای از تواناییهاست اما می توان آن را به عنوان توانایی سازگاری و درگیری موثر با محیط دانست . البته ، دست کم دو نوع سازگاری با محیط می توان تعریف کرد ، سازگاری که فرد خودش را تغییر می دهد و به عبارتی بدون دستکاری و مبارزه با محیط ، خود را وفق می دهد و  شرایط را می پذیرد ، نوع دیگری از سازگاری ، آن است که فرد محیط را بر اساس خواسته ها و تمایلاتش تغییر دهد ، گر چه مرز روشنی بین این دو نیست و در اکثر موارد ترکیبی از دو حالت به کار می رود ، اما به نظر می رسد ، در  سازگاری به شیوه ی تغییر  محیط در جهت خواسته ها و تمایلات ،توانمندی و هوش بیشتری به کار گرفته می شود .
شکارگری ، نیاز به توانایی شناخت مسیر و نقشه داشت . از این رو ، شکارگری نیز در روند تکامل هوش موثر بوده است . در روان شناسی تکاملی و اساسا در علم تکامل ، بقا و تولید مثل از مفاهیم کلیدی هستند .
۲/۵ میلیون سال پیش که نخستین اجداد ما ، ابزار های سنگی را به کار گرفتند ، به تدریج ، استفاده از ابزاز پیچیده تر شد و آنهایی که هوش استفاده از ابزار داشتند طبیعتا انتخاب شدند .
پس از شکارگری و ابزار گری ، زندگی اجتماعی در روند تکامل هوش موثر بوده است . زندگی گروهی به دلیل موفقیت در شکار و امکان تولید مثل ، راهبردی مناسب برای بقا بود . تقسیم کار هم نیز با زندگی کروهی آغاز شد . در گروه ، فرد علاوه بر درک دیگری باید بتواند رفتارها و هیجانات او را نیز پیش بینی کند . و در نتیجه ی زندگی گروهی ، فرایند ادراک و تفسیر پیچیده تر شد . در دوران مدرن با رشد فردگرایی تحولی در الگوهای زندگی گروهی ایجاد شد و با ظهور فردیت در این دوران ، روابط انسانی نیز تغییر کرد . ( در فرصت های بعدی بیشتر در این باره خواهم گفت . )  
در انتخاب جنسی ، هوش به عنوان صفتی جنسی تکامل یافت . هوش با رفتارهایی مانند سرگرم کردن و یا موفقیت در شکار رابطه داشت . از این رو زنان، در روند تکامل ، مردان باهوش را انتخاب کردند .
 اما ، به نظر من ، در جامعه ی ایرانی ما ، نه هوش که پول ، معیار برنده ی شدن در صحنه ی رقابت جنسی است . زنان ، مردان پولدار کم هوش را به مردان باهوش ترجیح می دهند، زیرا در شرایط امروزین ، پول نماد و ابزار دسترسی به منابع است .  به اصطلاح مرد خر پول می خواهند و کم هوش !!!و البته ،مردان هم تتها بر اساس معیارهای جنسی زنان خود را انتخاب می کنند  و هوش زن باید به اندازه ای باشد  که بتواند مرد را از نظر جنسی به حد کافی ارضا کند !!!! و بیشتر از آن هم نباید باشد  . مردان زنانی می خواهند که بتوانند به راحتی وی را فریب دهند . از این رو زنان کم هوش ، دردسرهای کمتری نیز دارند و مردان حوصله ی زنان وراج و فلسفه باف را ندارند !!!!*و البته ، انتخاب زنان کم هوش با جذابیت جنسی دلایل دیگری هم دارد ......

*قابل توجه خودم !!!!!