باور و جشنواره

دیروز  برنامه اختتامیه اولین جشنواره ادبی-هنری باور بود.

روز پنجشنبه ساعت ۱۰:۱۰

....:الو، رضا من چه جوری بیام؟

رضا: سوار ماشینهای فاطمی بشو، تالار حرکت نبش کردستان...

.....: کی تموم می شه؟ می شه وسط جلسه بیام بیرون؟

رضا: تا ساعت یکه...، آره بابا....

.....: دو سوت اونجام!

 

تالار حرکت، ساعت ۱۰:۳۰

باور نکردنی است... همه چیز بسیار مرتب از آنچه انتظار می رفت... آب معدنی ها و شیرینی با نظم زیبایی در میز وسط سالن چیده شده اند. نور پروژکتورها حکایت از حضور فیلمبرداران دارد. در میان بلندگوهاُ فقط آرم شبکه خبر را شناختم... به دنبال عوامل اجرایی برنامه بودند..اما مگر می شد در میان این گروه نام شخص خاصی را برد... مشعود را هم که کسی جرات ندارد به عنوان دبیر معرفی کند.... با یک جواب که من کاری نکردم ...آدم می شود سنگ روی یخ!! بگذریم.... تعدادی از تابلوها از میان ۵۰۰ اثر ارسالی بر روی دیوار خودنمایی می کند...

برنامه با فیلم زیبایی شروع می شود، به نظر می رسد می خواهند از تکنولوژی نهایت استفاده را ببرند... متاسفانه، صحنه نمایش رمپ ندارد اما به نظر من این حسن اتفاقی است؛ دوستان سیما می توانند این مسئله را پوشش دهند ...  اگر دوستان توان یابمان بخواهند بیایند آن بالا جایزه بگیرند، باید کی رو ببینند!! ( آحه هر دو طرف پله!!)

دوستان هر یک آثار خود را می خوانند، مصطفی رحماندوست و جعفر ابراهیمی هم به عنوان داوران جشنواره به روی صحنه می آیند و من هم ذوق زده ام بیخودی !!! 

تالار حرکت، ساعت یک

برنامه به موقع تمام می شود، بیرون سالن چه خبر است، این همه دوربین و بلندگو از کجا آمده، همه باوری ها مشغول مصاحبه هستندُ صحنه حیرت انگیزی است... همه خوشحال اند که بالاخره روزی ۱۶ تا فکس ارسالی از باور به دوستان خبر، آنها را به اینجا کشانده .... تازه راهش را یاد گرفتند ... از فردا دستگاههای فکس روشن است تا خبر جشنواره بعدی را اعلام کنند!!

نخستین جشنواره ویژه توان یابان به همت انجمن باور برای اولین بار در ایران اجرا شد و  از همین دیروز مقدمات جشنواره بعدی را فراهم می کردند!!

دوستان عزیز خسته نباشید.....

 

 

 * روزنامه های شرق، همشهری و  اطلاعات اخبار جشنواره را منتشر کردند... این بار، استثنا رادیو و تلویزیون هم همکاری کردند....