همان طور که مطرح شد روابط از یک سری فیلترها عبور می کنند که در شروع رابطه نقش عمده ای دارند . یکی دیگر از فیلترهای مهم نیازهای هیجانی است . در واقع توانایی افراد در ارضای نیازهای یکدیگر بهترین پیش بینی کننده ی ادامه ی ارتباط می باشد اما این نیازها اگر مبتنی بر سلامت روان شناختی نباشد امکان رشد را فراهم نمی کند . به عنوان مثال ، رابطه ی بین دو فرد سلطه پذیر و سلطه جو گر چه می تواند پایدار باشد اما موجب رشد و خودشکوفایی طرفین نمی شود .
عوامل موثر دیگر در پایداری ارتباط عبارتند از : خودافشایی ، تعهد ، راهبردهای نگهدارنده متنوع و پیروی از قواعد رابطه .
خودافشایی : آشکار کردن اطلاعات شخصی و خصوصی خود برای دیگری است . پیشرفت رابطه به میزان پیشرفت خودافشایی بستگی دارد. البته ، میزان خودافشایی باید متناسب با مرحله ی ارتباط باشد . اگر روند آشکار سازی نباید آن قدر سریع باشد که دیگری آن را تهدید آمیز تلقی کند و از رابطه عقب نشینی کند . از سویی دیگر ، کندی بیش از حد روند خودافشایی به پایداری و ادامه ی آن لطمه می زند . این را اصطلاحا عدم نفوذ می نامند . این فرایند عبارت است از متوقف کردن عادت خودافشایی صمیمانه .
البته ، گاهی بیان می شود که فرد - خصوصا دختران - باید مرموز باشند و به نوعی همه چیز را بیان نکنند . سوی مثبت این حرف ، تاکید بر زمان مناسب خودافشایی است . سوی منفی آن می تواند به بازی من رو کشف کن ! منتهی شود . این که فرد از خود چیزی نگوید تا مبادا تکراری و یکنواخت باشد. حال آنکه ، آدمی می تواند هر لحظه پر و خالی شود .
آنچه در روند آشکارسازی اهمیت بنیادین دارد ، نه پیچیدگی که صداقت است . شاید بتوان گفت یکی از شاه کلیدهای ارتباط صداقت با خویش و با دیگری باشد .