مرا لمس کن تا بشکفم
و در خشکسال وجودم
خوشه ی شوق بروید
مرا لمس کن
تا از زنی یخین
به جویبارهای جنون بدل شوم
و از غبار کاه به غبار ستــاره
مرا لمس کن
تا آن حادثه ی شگفت رخ نماید
و زن منجمد ذوب شود
تا دیگر بار بروید
پرنده ی سپید دریایی
که در مدارهای تو در پرواز است .
-------------------------------------------------------------------------------
ادامه دارد
شعر خیلی خوبی بود. آهنگ آواها خودشو خوب نشون می داد. مثلا در سه خط اول آوای ش در کلمه های بشکفم ٬ خشکسال و خوشه و شوق وجود داره. و در ضمن خشکسال و خوشه هم هر دو با خ شروع شده. بنابراین توی همون سه خط اول آهنگ دلنشینی از حروف شنیده میشه. همین آهنگ آواها در بقیه جاهای شعر هم وجود داره. تشبیه ها هم قابل توجه اند و کاملا در یه شبکه واحد به هم متصل میشن. مثلا اول خشکسالیه که خوشه شوق روییده میشه. اینکه شوق در برابر خشکسالی بکار رفته ترکیب با معنا و زیبایی رو بوجود آورده. در بخش بعد زن یخین به جویبار تبدیل شده که این بصورت غیر مستقیم نوعی گرما رو تداعی می کنه که بواسطه اون گرما یخ تبدیل به جویبار شده. و اتفاقا همین تداعی بزودی تایید میشه و مستقیم تر به ذوب شدن اشاره میشه. اینجا وقتی مخاطب اون حس کمرنگ و نیمه آگاهش ٬ دوباره پررنگ و آگاهانه میشه حس همراهی بیشتری رو با شعر ٬ به مخاطب میده.
مدارهای تو برام مبهمه. مدار یک انسان به چه معناست.
شعر خیلی خوبی بود
:)
eftekharist bas bozorg ke be gharkasi rooy nemikone
یخ آب می شود
در روح من
در اندیشه هایم
بهار حضور تو است
بودن تو ست .
مارگوت بیکل ...
****** بحث های عروضی و زبان شناسیش باشه برای آخرش ...
شروع قشنگیه ...
مریمممممممممممممممم
چه شعرای خوبی گفتی که..................
به به به به به به به به ..................
حالم جا اومد