چرا عشق ؟

 شاید به اندازه ی تعداد افراد کره ی زمین کتاب و مقاله در مورد ارتباط و عشق نوشته شده باشد . چرا عشق تا این حد دغدغه برانگیز است ؟ 
اگر آدمی را تنها در جزیره ای رها کنند ، جز مشکل تنهایی گرفتاری دیگری نخواهد داشت . اما ، بسیاری از حیوانات تنها هستند و از تنهایی خود گله و شکایتی ندارند . شاید دلیلش خوداگاهی در انسان باشد . انسان موجودی است که از حیات خود آگاهی دارد و یکی از پیامدهای این آگاهی ، ادراک تنهایی خویش است . از پی این ادراک فرد مضطرب می شود ؛ اضطراب جدایی . و یکی از راههای غلبه و شاید بهترین راه حل ، ارتباط است که  در پناه آن ، می توان احساس تنهایی  را کاهش داد . 
ارتباط گر چه می تواند قصه ی شیرینی باشد اما ، آنچه بیشتر شنیده ایم به تراژدی شبیه است . تراژدی که بسیار شنیده می شود و با این همه باز هم تکرار می شود !  
اما عشق چیست؟ عشق احساس شدید عواطف عمیق نسبت به فردی دیگر است . اما ، شدت و حتی عمق برای آنکه خود را عاشق بنامیم ، کافی نیست . عشق ، همراه با احترام ، دلسوزی، احساس مسئولیت و دانایی همراه است . علاوه بر این ، مهم ترین مشخصه  ی عشق نثار کردن است نه گرفتن . نثار کردن ، فداکاری و هیچ نخواستن  نیست که چنین فداکاری ، از نشانه های ناخودپسندی نوروتیکی است . نثار کردن بخششی است که هر دوسویه ی ارتباط ، گرفته و گیرنده لذت می برند و از زندگی سرشار می شوند . مشخصه ی متمایز کننده ی نثار کردن با آن فداکاری بیمارگونه فزایندگی (سینرژیک ) آن است . *
بین دوست داشتن و عشق چه تفاوتی وجود دارد ؟
ادامه دارد
نظرات 10 + ارسال نظر
من خودم و مسعود جمعه 19 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 08:39 ب.ظ http://3tadoost.blogsky.com

سلام
بازم بحث های قشنگ ! P:

طبق معمول منتظر ادامه اش هستم D:

کامنت مسعود هم طبق معمول اولین کامنت !!

آرتا جمعه 19 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 10:30 ب.ظ

سلام. موضوع جالبیه. منتظر ادامه اش هستیم!

[ بدون نام ] شنبه 20 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 12:07 ق.ظ http://payamra.com

salam maryam khanoom khoobid .. ? man daghighan nafahmidam chikar mitoonam baratoon bokonam ama harkati ke betoonam dar khedmatetoon hastam mishe barama mail bezanido daghightar begida moozoo chieh ?

آرتا شنبه 20 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 12:30 ق.ظ

دوباره سلام مریمی. اومدم بگم آرتین یعنی پرهیزگار و عادل
حالا آرتا هم میگم. یعنی مقدس!

حباب کوچک شنبه 20 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 01:09 ق.ظ http://leilymadani.blogsky.com

مریم مرسی از میلت :X
خب خوب شد که .خوشحالم :)
بابا من گل دادم فقط!
بو کنی دیگه!
مواظب خودت باش

زمینی شنبه 20 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 02:01 ق.ظ

سلام مریم بانو
چطوری خانم ؟ من یک کم گرفتار بود و دیر سر زدم.دلم برات حسابی تنگ شده بود. چقدر خوب نوشته ای مقاله های اخیرت را می گم. خوب در مورد دوست داشتن فکر می کنم فرد در این حالت موقعیت خود و منافع فردیش را در نظر دارد اما کششی هم به طرف مقابل دارد اما در مورد عشق همان طور که گفته ای نثار کردن است بدون در نظر گرفتن خود...

[ بدون نام ] شنبه 20 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 06:06 ق.ظ http://payamra.com

man migam doost dashta maz eshgh moghadastareh ,,,,,

حامد شنبه 20 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 08:16 ق.ظ http://dohich.blogdrive.com

کمی بیشتر در مورد ناخودپسندی نوروتیکی توضیح بده.

حسین شنبه 20 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 04:12 ب.ظ http://moongate.blogsky.com/

به نظر من دوست داشتن عمیقتر و بهتر و ملموس تره....بی دلیل نمی گن که دوست داشتن برتر از ع ش ق ورزیدن است..:)....اینقدر ازتون تعریف کردن خواستم ببینم این بلاگ شدن چطوریه..بازم می آم..:)

کنار شنبه 20 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 04:57 ب.ظ

منتظره ادامه دارد هستم.....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد