توجه به راهبردهای اصلاحی و دوام رابطه می تواند راه حلی برای حفظ کیفیت ارتباط و ارتقا آن باشد .
راهبردهای دوام به انجام فعالیتهای مشترک مانند بیرون رفتن اشاره دارد . معمولا در طی سالها زوجین بیشتر گرفتار جوانب زندگی شده و ارتباط که تا چندی پیش در اول فهرست دلایل ازدواج بود به آخرها فرستاده می شود . بعد از آن مسائلی مثل بچه ها ، اجاره ی خانه و
…. تامین مایحتاج زندگی در ردیف اول، جایگاهی برجسته را به خود اختصاص می دهند . در این میان ، شاید یک تفریح دو نفره در هر ماه به صمیمیت و تخلیه ی هیجانی طرفین کمک کرده و میزان رضایت را بالا ببرد . از دیگر راهبردهای دوام ، اطمینان و اعتماد کردن به طرف مقابل ، ابراز احساسات ، در میان گذاشتن خبر موفقیتها ، تلاش برای خوشحال کردن یکدیگر ، داوطلب شدن برای ارائه ی کمک در موقع نیاز و تقبل کارهای یکدیگر .
از جمله عوامل مخرب ارتباط که معمولا نیاز به اصلاح دارد ، راهبردهای کنار آمدن با تعارضات است . هر راهبردی می تواند سازنده یا مخرب باشد .نادیده گرفتن تعارض یکی از راهبردهای مخرب است که به دلیل کاهش موقت تنش بسیار استفاده می شود . در مجموع ، خطاهای شناختی در ارزیابی شدت تعارض می تواند موجب به کارگیری راهبردهای مخرب شود .
شیوه های زن و مرد نیز در برخورد و بیان با تعارضات متفاوت است . برخورد با تعارضات فارغ از جنسیت می تواند زنانه یا مردانه باشد برخورد زنانه هیجان - محور است . بیشتر از آن که مسئله مورد بحث قرار گیرد به هیجانات توجه شده و آنها بیان می شوند . برخورد مردانه با استدلال و منطق همراه است . توجه به این اختلافات نیز از اهمیتی ویژه برخوردار است .
راهبردهای اصلاحی بسیار متنوع هستند به قول حاج رضا برای رسیدن به ارتباط رضایت بخش به تعداد آدمها راه هست !!..... اگر مثالی به ذهنتون میاد از راهبردهای اصلاحی برای من بگویید ... لازمش دارم !!
و سوالی دیگر که در مطالب بعدی پیگیری خواهد شد ..... مراحل شکل گیری عشق چگونه است ؟ آیا عینا همان مراحل کلی ارتباط است و یا اساسا عشق مقوله ای متفاوت است ؟
با این مطلب که برخورد زنان هیجان محور است کاملا وافقم
مریم جان - سلام
اولین باره که اینجامی ایم - ومطالبت راپیگیرشدم -بحثهای جالبی مطرح کردی - بحثهایی که توزندگی روزمره همه وهمه
باآن درگیریم -حتی بعدازسالهازندگی هم یکی سری مفهوماتی باان زندگی راشروع کردیم بزیرسوال میره -وجای ان رابحث مادیات پرمیکنه وزندگی میشه خلا- خلایی که بایدپرش کنی -برای همین می بینی به زیربناهای زندگی توجه نکردی
زن ومردبه اولین عاملی که فکرمیکنندتخریب زندگی است وخراب کردن ان وبه سراغ طلاق میروند- ولی همانجوری که
شماگفتی به نقل ازحاج رضابه تعدادادمهاراه هست - بایدمراحل جدایی دوروح فهمیدوبدونیم که چطورمی تونیم انهارابه هم نزدیک کنیم - دراولین مرحله که زن ومردبایدبه اون برسندگذشت است - گذشت ازخودشون وفکرکردن به دیگری
هردوبایدبه این نتیجه برسند- اگریکی ازانهااین گذشت انجام بده ودیگری ازخودش هیچ واکنشی نشان نده - بازهم شاید
زندگی ادامه پیداکنه ولی بازهم به یک بن بست دیگه میرسه
بازهم پیگیرمطالبت هستم - امیدوارم که همیشه موفق باشی
به باران بهاری
خوشحالم که یک دوست دیگر هم به جمع دوستانم اضافه شد ..... و مرسی از پاسخت ....
کسی که گذشت ک طرفه کنه و پاسخی نبینه بعد از یه مدت احساس ضرر می کنه ..... اگر رابطه دوستی عادی باشه بعد از یه مدت مخدوش خواهد شد و قطع می شود . اگر رابطه ی دیگری باشد که طرفین به دلایل دیگری ناچار به ادامه از ارتباط هستند شاید شاید بعد از گذشت چندین دهه از ارتباط نارضایتی خودشان را بروز دهند ..... خیلی وقتها بداخلاقی پیرمردها و نق و نق پیرزنان به خاطر همین نارضایتی ها و احساس ضرری است که می کنند .....
گر چه شاید بعضی دیگر بگویند ، گذشت هم نوعی از خودخواهی است پس باید بپذیریم که خودمان برای خودمان از گذشت می کنیم ، گر چه این دیدگاه را می پذیرم و باورش دارم اما انتظاری نیست که آدمها بپذیرند گذشتشان از سر خودخواهی است . خیلی وقتها اگر مردی به زنش بگوید تو به خاطر خودت گذشت کردی نه من ..... این جمله می تواند تمامی زن را در هم بشکند .......
از این رو ، به ازای هر قدمی که دیگری برای ما انجام می دهد حال با هر دیدگاهی که به زندگی و رفتارها داشته باشیم .... می توانیم از او قدردانی کنیم .... قدردانی از یکدیگر ، موجب می شود تا هر دو با حضوری بی دریغ ما را بیافرینند !!
مریم
به نظر من یکی از عواملی که می تونه کیفیت رابطه رو تحت تاثیر قرار بده اینه که دو طرف هرمنوتیک ندونن. اینو کاملا جدی می گم. اصلا یه شوخی نیست. یه جایی می خوندم که وقتی یک زن به همسرش کاری می گه تا اون رو انجام بده ممکنه مرد کار خودشو بذاره کنار و بیاد سراغ کاری که زن بهش سپرده اما هی خواهد گفت که من کار داشتم و ...... و تماما حین انجام کار شما غر غر خواهد کرد و یه جورایی منت خواهد گذاشت که من با اینکه خودم کار دارم ٬ دارم کار تو رو انجام می دهم. چیزی که توی اون مطلب نوشته بود این بود که وقتی یه مرد اینطوری رفتار می کنه این به این معنیه که مرد می خواد تاکید کنه که به اهمیت کاری که همسرش بهش واگذار کرده واقفه و به همین خاطر با وجود کار خودش داره اونو انجام می ده. در واقع مرد با یه لحنی که به غرورش بر نخوره م خواد به خانومش بفهمونه که درک می کنه کار همسرش اهمیت داره. من دیدم واقعا این مطلب خیلی وقتها درسته در حالیکه به ندرت ممکنه همچین نتیجه ای توسط یه زن گرفته شه. این مستلزم شناخت طرز بیان مردها و زنهاست. مثلا یه مثال دیگه این بود که وقتی زنی می گه مثلا آشغال از چند ساعت پیش فلان جا مونده و کسی اون رو نبرده ٬ مرد این برداشت رو می کنه که لابد منظور زن اینه که حتما تقصیر منه که اونجا مونده و این تشنج بوجود میاره. در حالیکه زن با گفتن این حرف فقط می خواد به مرد بفهمونه که همچین کاری مونده و باید انجام بشه و به خاطر این که نمی خواد به مرد مستقیما بگه که که اون کار رو انجام بده ٬ به این شکل بیانش می کنه. و این شکل بیان از طرف مرد بد فهمیده می شه.
حالا فرض کن از این تاویلهای پر خطا روزی دو یا سه بار اتفاق بیفته. حساب کن که در یه ماه یا یه سال چقدر سوء تفاهم اتفاق می افته و مسلما هر کدوم از اونها یه ضربه خفیف روحی می زنه و رفته رفته تقویت میشه و بعد از یه مدت دیدگاههای زوج رو در مورد هم به هم می ریزه. بقیه ماجرا واضحه
من فکر می کنم درسته که راهبردهای اصلاحی بسیار متنوع هستند اما تعارضات هم به همون مقدار تنوع دارند و بسته به موقعیت ایجاد تعارض میشه راهبرد ویژه ارائه داد بنابراین اول باید صورت مسئله رو ارائه بدی تا بر اساس اون ما بتونیم راهبرد اصلاحی پیشنهاد بدیم.
سلام آبجی (آبجی گفتم چون حسرت به دل موندم،میدونی که خواهر ندارم!)بعد از سلام ،یه موقع خدا نکرده از در خونه بیرون نیایید و یه گلاب دره ناقابل ما رو مهمون نکنیدا چون به زمین وزمان بر میخوره ...زت زیاد!
(برخورد با تعارضات فارغ از جنسیت می تواند زنانه یا مردانه باشد....)در ضمن اگه جواب این سئوالم رو بدی که سرمایه می تونه سمبل چه چیزهایی باشه مراحل شکل گرفتن عشق رو برات به راحتی توضیح می دم.
به آرتا
آرتا جان .. از اونجایی که وضع لینکهای من بهم ریخته است لطفا این بار آدرس بلاگت رو بذار!!
به حامد
حالا تکلیف من که هرمنوتیک حالیم نیست چیه ؟؟؟ لابد برم یادبگیرم ..... اون کتاب که می گی از مریخ نیاورده بودند برات شاید هم از ونوس ... راستی خوبه که تو هرمنوتیک بلدی .... به اون یکی هم یاد می دی ؟؟؟
به کنار
خیلی وقتها مشکل اینجاست که نمی تونیم بفهمیم صورت مسئله چیه ؟؟؟ اساسا فهم صورت مسئله نیمی از راه حله !!
به تو که در حسرت آبجی داشتن می سوزی !!
داش ! ایول داش !! خوشم میاد مثه خودم اهل حالی !! ما که حرفی نداریم استادمون نمی ذاره !!! می گه باید اول امتحانا رو استادش کنی تا بعد !!!
به مهیار
سرمایه رو هی چی می خوای تعریف کن و خودت بر اساس اون مراحل شکل گرفتن عشق رو بگو ........اون چی تویه پرانتز بازهم تناقض داری ؟؟
به آرتا
آرتا جان .. از اونجایی که وضع لینکهای من بهم ریخته است لطفا این بار آدرس بلاگت رو بذار!!
به حامد
حالا تکلیف من که هرمنوتیک حالیم نیست چیه ؟؟؟ لابد برم یادبگیرم ..... اون کتاب که می گی از مریخ نیاورده بودند برات شاید هم از ونوس ... راستی خوبه که تو هرمنوتیک بلدی .... به اون یکی هم یاد می دی ؟؟؟
به کنار
خیلی وقتها مشکل اینجاست که نمی تونیم بفهمیم صورت مسئله چیه ؟؟؟ اساسا فهم صورت مسئله نیمی از راه حله !!
به تو که در حسرت آبجی داشتن می سوزی !!
داش ! ایول داش !! خوشم میاد مثه خودم اهل حالی !! ما که حرفی نداریم استادمون نمی ذاره !!! می گه باید اول امتحانا رو استادش کنی تا بعد !!!
به مهیار
سرمایه رو هی چی می خوای تعریف کن و خودت بر اساس اون مراحل شکل گرفتن عشق رو بگو ........اون چی تویه پرانتز بازهم تناقض داری ؟؟
هرمنوتیک نمی دانی؟ خب به هرمنوتیک دانها برجوع. اون کتاب هم نه آنی نیست که تو گمانیدی. من آن را اصلا نخوانده ام. اصلا آنچه که گفتم در کتابی نبوده.... اون یکی ؟!؟ من به این یکی رو بیشتر ترجیح می دم که بیاموزم. اصولا این یکی خیلی نزدیک تر از اون یکی است. اون همیشه از این دورتره. این اشاره ای است به آنچه نزدیکتر است.
مریم جان
میخواست اضافه کنم که اگه دراین رابطه هامایادمی گرفتیم صحبت کنیم به قول حامدبااشاره حرفهامون نمی زدیم -سریعتربه تفاهم دردوستی یارابطه ازدواج میرسیدیم . صحبت کردن توزندگی وساعاتی اختصاصی رابخودومشکلات دادن خیلی مهم است - اغلب کسانی که همدیگررادوست دارندوبادوست داشتن ازدواج میکنندبعدازچندسالی که به زندگی انهانگاه میکنی اثری ازدوست داشتن نمی بینی -ومثل اینکه همه ان عشق فراموش شده - همون گذشتی که صحبتش کردم وقتی عشق توزندگی باشه هردوطرف راحتترمیتونندبگذرندوباهم صحبت کنند.راستی میخواستم ازت سوال کنم چراتوزندگی هاعشق میشه یک عادت وچرا اثری
ازان نمی بینیم ؟ خوشحال میشم بازنظراتت رابدونم
د نه دیگه اومدیو نسازی . بحث کردن با تو عین این میمونه که یه ماهی خیس و بخوای تو دستات نگه داری هر چی ما میاریمت سر اصل مطلب تو خودتو می زنی به کوچه علی چپ.
راستی اون مراحل شکل گرفتن رو هم اگه دوست داشتی برات خوصوصی میگم چون مختص خودته.
به باران بهاری
این مطلب رو احتمالا توبه مطالب بعدی می گم ....
به مهیار
مختصه منه ؟؟؟!!!! لطفا برام میل کن .... مرسی !! منتظرم!
سلام
(:
مثل همیشه بازم منتظر ادامه بحث هستم
P:
سلام ...آبجی دروغ يعنی چی وقتی سرور پرشين بلاگ نوشتمو به تو رو نکرده من چيکاره بيدم...دوباره سعی کن اگه نشد برو از آرشيو ماه آخر ببين اونجا ديديه ميشه...
بعضی وقتها دقیقا مطمئن می شم که بهترین کار برای یه رابطه اینه که اصلا براش تلاشی نکنی.