به خود نهیب زد ، کافی است ! بس کن ! دست از فکر و خیال بردار ! پس چشمانت به چه دردی می خورند ؟ به اطراف نگاه کن !.......... چه قدر از زندگی ام را بدون نگاه کردن تلف کرده ام ؟ یا بدون این که واقعا ببینم ، تماشا کرده ام ؟
برداشتی از << و نیچه گریه کرد>>
موضوع فقط این نیست که تماشا کردی یا دیدی! بعضی وقتها اینه که باید نوع دیدنت رو هم عوض کنی.
چشمها را باید شست...
جور دیگر باید دید....
موفق و پایدار باشی دوست من
نگاه می کنم.
اما نگاه من زیبایی را نمی جوید.
نگاه من رها و عریان است
و بی شرمانه با هر چشم انداز می آمیزد
و فرزند این آمیزش جهیدن است
به آنسوی زشتی و زیبایی
نگاه من وحشی و گرسنه است
گرسنه فرو بلعیدن هر چیز پاک و ناپاک
هر چیز زشت و زیبا
و هر چیزی که روی این زمین گنگ یافت می شود.
«چنین گفت حامد»
سلام م ر ی م جان
نمی دونم چه اصراری داری اینطوری اسمتو بنویسی .
اول از این عذز خواهی می کنم که شاید در هفته هایه آینده تا عید نتونم کامنت بذارم چون دارم می رم اصفهان اما حامد خان هم خوب می نویسند و ایشالا موفق باشند.
اما نیچه فیلسوف تردید هاست ! از شنیدن نیچه غم و اندوه و آه و ناله به ذهنم هجوم می آورد و عجیب و بد بختانه بسیار بیش از همه نزدیک حسش می کنم !
می گویند او تمام عمرش را مریض بوده و غر می زده !
این تغییر نگاه هم هر چند حاصل غر زدن به زمین و زمان است اما هر چه هست حاصلش این است که بفهمیم ...
زندگی شستن یک بشقاب است !!! ...
این از نیچه بود بعد از خواندن شعر سهراب ؛ در سالیان قبل
و تفکر در باب این چور دیگر دیدن .
واجرای ان زندگی چدیدی برایم به ارمغان امد .
باید تمرین کرد ...
آره خودشه نوع نگاه ...دیدن ...ندیدن در عین دیدن...
سلام فلسفه نیچه را بیشتر از اینها باید شناخت بامرگ وی فلسفه پایان نگرفت اما او کسی بود که تمام افکار فلسفی و دینی قبل از خود را به چالش گرفت و بعد ابر مرد را آفرید.
باید بگم او در اوج سلامتی که بود روزی ۸ ساعت کوهنوردی می کرد .
و بیکن :
(در درون هرکسی۰۰۰ غا ر یا دخمه ای وجود دارد که نور طبیعت را منکسر می سازد و
تجزیه می کند.)
این غار یا دخمه صفات شخصی او ست که ناشی از طبیعت و تر بیت و ساختمان جسمی و روحی او
می باشى.
دقیقا چیزی که الان یکی از دغدغه های حیاتی من شده:
٬٬دددددد ی ی ی ی ی ی ی ی ددددددددددددد ن ن ن ن ن......!!!!!
چشم ها را باید شست...
این که نیچه گریه کرد تقصیر فروید بود!
اما سئوال این است که فروید هم گریه کرد؟
بلی! پاسخ بلیست.
اما این دیگر تقصیر نیچه نمیباشد.
تقصیر عمهی خسرو پرویز می باشد!
---------------------------------------------------------------------
(ببین راستی به نظر من این بازخوردها خوبه. چیزایه مهمی توشه از دید من. اگه به نظر تو این طور نیست یا بده بگو بی خیال شم یا سعی کنم هنجارتر بازخورد بذارم و جور دیگه نبینم! ... حال کردی چهجوری در رفتم؟ نه حال کردی واقعاند؟)
برای آدمیزاد
بابی به کاکی بگو ... بی خیالی طی کن .......هر جور راحتی همون طوری بیا و بازخورده بده .......... ما چاکریم !!!
یعنی منم باهات موافقم !!!!
http://www.antilarijani.blogspot.com
بابا احساس!
بابا کوه.................
در ضمن یه چیزی برای مهیار:
آفرین....صد آفرین....پسرم.....ان شا الله که در سایه ی لطف یزدان همیشه اینقدر عالم و با شعور و همه چیزدان باشی!....
بارک الله....اگر ما تو را نداشتیم از کجا این همه چیز می آموختیم....
بر سر نمازهایت ما را هم از یاد نبر...
التماس دعا!
به نیچه و بر وبچ هم سلام برسان!....